Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو-محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، به تهدید‌های اتمی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل واکنش نشان داده است. پیش از این نیز برخی از دیگر مقامات ارشد کشور از جمله حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، نسبت به دوگانگی رفتار آژانس بین المللی انرژی اتمی، در قبال ایران و اسرائیل معترض شده بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش فرارو، محمد اسلامی در خصوص مواضع هسته‌ای اخیر اسرائیل گفت: «طی نامه‌ای به آژانس انرژی اتمی به صراحت اعلام کرده‌ایم که سران رژیم صهیونیستی، هم وزیر این رژیم و هم نخست‌وزیر اسرائیل در سازمان ملل، هم فلسطینیان و هم ایران را تهدید به حمله اتمی کرده‌اند که باید آژانس به این موضوعات ورود کند. مسئولیت هرگونه اتفاق برعهده آژانس انرژی اتمی است، زیرا این رژیم نه ان‌پی‌تی و نه پادمان را امضا نکرده است و امروز این رژیم در حال تهدید جهان با بمب اتمی است.»

مناقشات بین ایران و آژانس از سال گذشته و پس از لغو چندین باره سفر رافائل گروسی، مدیر کل اژانس بین المللی انرژی اتمی، پررنگ‌تر شد. حتی پس از سفر گروسی به ایران، وی عملا مدعی عدم همکاری ایران و آژانس شد و در اظهاراتی نسبت به مسائلی از جمله جمع شدن دوربین‌ها و کاهش تعداد بازرسان اظهار نارضایتی کرد. طی روز‌های اخیر و پس از انتشار بیانیه تروئیکای اروپا علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران، گروسی یک بار دیگر، مواضع پیشین خود درباره ایران را تکرار کرد.

گروسی، با بیان این که ایران در حال حاضر در حال ساخت سلاح اتمی نیست، تاکید کرد که برنامه هسته‌ای ایران، نگرانی‌هایی را به وجود آورده و سوالاتی در این زمینه بدون پاسخ مانده‌اند. مدیرکل آژانس اتمی با اشاره به ذارت اورانیوم یافت‌شده در «محل‌هایی که نباید اورانیومی در آن وجود می‌داشت»، گفت: «آن‌ها مواد هسته‌ای مهمی در اختیار دارند. تنها کشور‌های هسته‌ای، کشور‌های دارنده سلاح اتمی این مواد را در اختیار دارند. در مورد ایران، به معنای این نیست که آن‌ها سلاح اتمی دارند؛ آن‌ها نوعی توانمندی دارند که مسلما نگران‌کننده است.»

در آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تصریح شده که ایران به غنی‌سازی ۶۰ درصدی اورانیوم، ادامه می‌دهد هرچند سرعت این غنی‌سازی را کُندتر کرده است. میزان ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنی‌شده ایران که در شهریور ماه سال جاری ۶/۷ کیلوگرم بود در آخرین گزارش آژانس به ۱۲۸/۳ کیلوگرم رسیده است. به گفته آژانس، این میزان برای ساخت سه بمب اتمی کافی است. ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه درباره سخنان گروسی گفت: «از مدیرکل آژانس انتظار می‌رود با رعایت بی‌طرفی و حفظ حرفه‌ای‌گری، در مصاحبه‌های خود به نحوی صحبت کند که بی‌طرفی وی و جایگاه مستقل مدیرکل آژانس زیر سؤال نرود و به کشور‌های مغرض برای سوءاستفاده سیاسی از آژانس فرصت داده نشود.»

با توجه به این شرایط، پرسش‌هایی مطرح است از جمله این که روابط ایران و آژانس به کجا خواهد رسید و چرا آژانس در قبال ایران و اسرائیل رفتاری دوگانه اتخاذ می‌کند؟ حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

اسرائیلی‌ها دیدگاه‌های آخرالزمانی دارند

حشمت الله فلاحت پیشه به فرارو گفت: «معتقدم تحولاتی که در دو سال اخیر شکل گرفته، نظم بین الملل را دچار نوعی «آنارشی» کرده است. در شرایط آنارشی و هرج و مرج بین المللی، بسیاری از نهاد‌های بین المللی تضعیف می‌شوند. همانطور که دیدیدم، شورای امنیت سازمان ملل اقدام خاصی در قبال کشتار مردم فلسطین انجام نداد. همچنین در موضوع اوکراین نیز، عملا جنگ توسط هیچ ساز و کاری پیشگیری و محدود نشد. اتفاقات اخیر نیز نشانه‌های بسیار خطرناکی را در فلسطین نشان داد که شامل بی رحمی شدیدی بود که افراطیون صهیونیسم، شکل دادند و در این بی رحمی، نوعی صحنه‌های آخرالزمانی خلق کردند.»

وی افزود: «حتی کارشناسان نظامی به راحتی میزان زمین‌های سوخته را در غزه با میزان ویرانی بمب‌های اتمی در هیروشیما و ناکازاکی مقایسه کردند. بنابراین، این وقایع نه تنها ذهن افراد را، بلکه دولت‌ها را تکان داد و به تکاپو واداشت. مسئله بمب اتم مساوی است با مسائل اخرالزمانی. یعنی زمانی که بازیگران درگیر، به هیچ وجه نمی‌توانند مشکلات خود را حل کنند و در نتیجه به سمت بمب اتم گرایش پیدا می‌کنند. اسرائیلی که ما از آن صحبت می‌کنیم کشوری است که طی حدود ۴ الی ۵ دهه اخیر، دارای دولت‌هایی بوده که بخش اعظم آن را افرادی با دیدگاه‌های آخرالزمانی تشکیل داده اند. در دیدگاه‌های آخرالزمانی، جنگ، یک اصل و یک رسالت است؛ بنابراین هر زمان بهانه‌ای به دست می‌آورند، شرایطی مثل شرایط امروز غزه را شکل می‌دهند.»

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت: «اقدامات نتانیاهو منجر به تقویت تلاش اغلب کشورها، برای رسیدن به بمب هسته‌ای شده است. اگر از منظر مسائل ایران و اسرائیل به شرایط نگاه کنیم، میبینیم که اسرائیلی‌ها بار‌ها اقدامات ایذایی را حتی در نیروگاه‌های هسته‌ای ایران به کار برده اند. به رغم این که خود اسرائیلی‌ها و حتی دستگاه‌های اطلاعاتی، امنیتی و فنی آن‌ها نیز می‌توانند خرابکاری‌هایی در تاسیسات هسته‌ای ایجاد کنند که صدمات جبران ناپذیری را برای عموم مردم و غیرنظامیان در ایران داشته باشد. اما دیدیم که با همان دیدگاه آخرالزمانی و مبتنی بر کشتار، این اقدامات را انجام دادند.»

وی افزود: «اگر آمریکایی‌ها در دام نتانیاهو بیفتند، هیچکس نمی‌تواند به ایرانی‌ها خرده بگیرد؛ حتی به سمت بمب حرکت کنند. ایران هم اکنون با یک دشمنی گسترده رو به رو است که نوعی فلسفه و دیدگاه «آخرالزمانی» دارد. اسرائیل دارای زرادخانه‌های هسته‌ای است، اما آژانس بین المللی انرژی اتمی، هیچگونه اقدامی در این خصوص انجام نمی‌دهد. آژانس نه تنها هیچ اقدامی نمی‌کند، بلکه بخشی از اسناد ادعایی علیه ایران را از اسرائیل می‌گیرد. در طرف دیگر ماجرا، ایران تنها کشوری است که بیشترین تهدید‌های نظامی را از سوی اسرائیل و آمریکا دریافت کرده است. این موضوع به طور طبیعی طرفداران تولید بمب هسته‌ای را در ایران تقویت می‌کند. این طرفداران، موضعی واقع گرایانه دارند. اگر آمریکایی‌ها به دنبال جلوگیری از گسترش بحران‌های هسته‌ای هستند، باید بپذیرند که به سمت برجامی جدید با ایران بیایند. برجامی که اجازه دهد، ایرانی‌ها قابلیت‌های هسته‌ای سودآور خود را توسعه دهند و تحریم‌ها پایان داده شود

بی واکنشی آژانس با پیامد‌هایی جدی همراه خواهد بود

این تحلیلگر سیاست خارجی در ادامه گفت: «اگر تهدید‌هایی که کنگره آمریکا علیه ایران مطرح می‌کند و مبتنی بر فشار حداکثری علیه کشور ما است، عملی شود، در این شرایط، واکنش ایران شبیه واکنش‌های پیشین نخواهد بود و قطعا آمریکایی‌ها را شگفت زده خواهد کرد؛ بنابراین بهتر است آمریکایی‌ها فعالیت‌های هسته‌ای اسرائیل را محدود کنند چرا که سیاست‌های آخرالزمانی آن‌ها نه سودی برای خودشان خواهد داشت و نه برای منطقه و نکته دیگر این که باید به سمت برجامی جدید برویم. ایران می‌تواند حتی تا مرز ۶۰ درصد و برای تولید پیشران‌های نو آوری دریایی و تجاری و نظامی از این شرایط استفاده کند. همچنین ایران نیز می‌تواند روابط خود با آژانس را در قالب یک کنسرسیوم پیش ببرد. حتی رابطه ایران و آژانس نیز به حالت پیشین باز نخواهد گشت، چون آژانس نسبت به اسرائیل با یک زرادخانه هسته‌ای که حدود ۷۰ و به روایتی دیگر ۲۰۰ بمب دارد واکنشی نشان نمی‌دهد، اما سطح همکاری ایران را همکاری بسنده‌ای ارزیابی نمی‌کند.»

وی افزود: «طبیعتا بخشی از برنامه هسته‌ای ایران وارد حوزه «پدافند غیرعامل حساس» خواهد شد؛ شبیه به تاسیساتی که در فوردو و دیگر نقاط به فعالیت خود ادامه می‌دهند؛ بنابراین در آینده آژانس بین المللی انرژی اتمی که اتفاقا روابط خاصی هم با ایالات متحده و دیگر بازیگران بزرگ سیاسی دارد، باید اولا اقدامات صیانتی لازم را در قبال ایران تضمین کند و در ثانی گام‌های معناداری را نسبت به بزرگ‌ترین تهدید هسته‌ای منطقه یعنی اسرائیل بردارد. اگر این کار انجام نشود، نمی‌تواند ادعای خاصی را علیه ایران مطرح کند. از سوی دیگر، من معتقدم که برجام مرده است. نکته مهم این است که در شرایط تهدید، کشور‌ها «عملگرا» می‌شوند و حتی آمریکایی‌ها هم مجبور به عمل گرایی هستند. اگر آمریکایی‌ها بپذیرند در قالب یک ساز و کار جدید با ایران توافق کنند، قطعا در این وضعیت، ایرانی‌ها نیز، حرف‌های جدیدی برای گفتن خواهند داشت. معتقدم نقش آژانس بسیار بسیار مهم است. اگر آژانس در قبال اسرائیل به سهل انگاری ادامه دهد، علاقه به ادامه فعالیت‌های هسته‌ای به ایران محدود نمی‌شود و کشور‌هایی از جمله مصر، عربستان و حتی کشور‌هایی کوچکتر نیز ممکن است در این مسیر گام بردارند.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: انرژی هسته ای سازمان بین المللی انرژی اتمی اسرائیل قیمت طلا و ارز قیمت موبایل آژانس بین المللی انرژی اتمی ایران و آژانس هسته ای ایران آمریکایی ها هسته ای علیه ایران کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۹۸۹۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟

استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشور‌های عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیل‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی در خصوص تلاش‌های ترکیبی دولت‌های اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولت‌های عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلی‌ها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.

به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاری‌های عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.

تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولت‌های عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولت‌های عربی‌ای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمک‌های بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونت‌ها و تنش‌های دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح می‌کنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.

یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگی‌های امنیتی منطقه‌ای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن می‌تواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.

اما نباید در نتیجه گیری‌ها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرت‌های منطقه بابت کمک هایشان قدردانی می‌کرد، مقام‌های کشور‌های عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیر‌ها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپاد‌های ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپاد‌هایی از سمت مقابل نیز شلیک می‌شد اردن همان کار را انجام می‌داد.

یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولت‌ها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمی‌خواست بخشی از ائتلاف دریایی‌ای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی می‌شد. هفته گذشته، کشور‌ها پرتابه‌های شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که می‌شد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»

استدلال‌های مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایت‌های رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربی‌ای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقه‌ای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.

صرف نظر از هیاهو‌های روز‌های اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولت‌های اسرائیل و اردن در سال‌های اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشور‌های حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواسته‌های جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید می‌کرد.

عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصری‌ها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آن‌ها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحران‌های متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگ‌های امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.

منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولت‌های عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب می‌کند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آن‌ها از واشنگتن دریافت می‌کنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگ‌های امنیتی‌ای که سال‌ها بین این کشور‌ها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.

استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاری‌های امنیتی پس از سال‌ها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام می‌دهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینی‌ها و سعودی‌ها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشور‌های عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولت‌های عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح می‌کند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان می‌کنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفته‌های زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویت‌های رهبران کشور‌های عربی دارد.

در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقه‌ای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر می‌اندازد تمرکز کنند، واشنگتن می‌تواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقه‌ای را ترجیح می‌دهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.

آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکه‌های اجتماعی و سایر رسانه‌ها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشور‌های منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقه‌ای صورت نداده است. دولت‌های منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژه‌ای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.

دیگر خبرها

  • گسترش همکاری‌های سازمان ثبت و سازمان انرژی هسته‌ای
  • ویدیو/ عملیات تنبیهی ایران علیه اسرائیل نقطه عطف استراتژیکی در منطقه خاورمیانه بود
  • بازیکنان اسمی پرسپولیس علیه تصمیم اوسمار | تبعات شکست تلخ
  • «دودا» هیچ اختیاری درباره استقرار تسلیحات اتمی آمریکا ندارد
  • پیام زلنسکی در سالگرد فاجعه اتمی چرنوبیل
  • تهدید به بازنگری در دکترین هسته‌ای؛ آیا امیدی برای توافق باقی مانده؟
  • رسانه عرب زبان: تل‌آویو در پرونده «آنروا» سیلی محکم خورد
  • آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
  • آیا دکترین هسته‌ای ایران تغییر کرده است؟
  • روسیه: هر سلاح اتمی‌ای وارد لهستان شود، آن را هدف مشروع تلقی می‌کنیم